امید به ازدواج در سایت های همسریابی
به نظر میاید امید واهی باشد.ته باشد، باید به این سوال پاسخ دهیم که مشکل شغل یک جوان از کجا ناشی میشود؟ آیا فقط نبود شغل که این روزها بین افراد دهن به دهن میشود مشکل اصلی است یا سبک زندگی جوانان هم ایجاب میکند که آنها هر شغلی را نپسندند؟وءاستفادگی افراد سودمن پسری 22 ساله هستم سال آخر دانشگاه رشته مکانیک هستم اهل دوست شدنو این کارام نیستم حالاچند وقتیه تصمیم به ازدواج گرفتم سربازیم نرفتم ؛باپدر و مادرم که مطرح کردم اونها هم با توجه به شناختی که از من دارن موافقت کردن اماهنوز جایی نرفتم اما باز دودل شدم چون هنوز دانشجوام و کار ندارم از مخارجشو... اینا میترسمیخوام که بپرسم آیا با این شرایط من ازدواج کار درستیه؟ اگه این تابستون ازدواج نکنم دیگه تحمل واسم تو این ترم جدید تو شهر غریب سخته ممکنه بلغزم کاش کار میداشتم خودم دارم داغون میشم آخه اهل رابطه هم نیستم دلم گرفته منی که معدل الف دانشگاهم اینقدر بی انگیزم اون وقت یکی دیگه هنوز مدرک نداره میره سر بهترین کار
گار دارید، ولی مورد مناسبی تابهحال نیافتید، به نظر میرسد در زمینه همسریابی نیاز به همفکری و راهنمایی دارید. برهمین اساس راههایی که منجر به افزایش خواستگار و انتخاب بهتر و درستتر میشود را اشاره میکنم:
بعد با خودم فکر کردم مدلشونه الان منم بخوام دعوتشون کنم میگم همسرم تماس بگیره !! حتما اینجوری دوس دارن دیگه
بیخیال فکر خودتو درگیر نکن زندگی مشترک در محل آمفی تئاتر سرای محله مرزداران برگزار شد.این جلسه با حضور اعضای این انجمن، مشاوران، درمانگران و مدرسین حوزه خانواده و ازدواج همراه بن توصیه ها قبل و پس از ازدواج در مراکز برتر برای همه زوج های جوان توصیه می شود.
متولد61 هستم متاهل نامزدیم اوایل ازدواج تحمل میکردم ولی حالا دیگه نمی تونم طلاق هم نمیخام اما همه میگن طلاق بگیر لیاقت تورو نداره چون شما پسر هستید یا دختر؟ کلا ترس که داره اما باید بیخیال بود. زیاد فکر کنی اذیت میشی.
حالا از چیش میترسین؟ مالی یا مسئولیمنو دوست دارن میخام یه آدام بی طرف قضاوت کنه و بگه چیکار کنم؟ الانم بهانه کرده دارم فرا درمانی میشم کاری به کارم نداشته باش. خیلی دوسش دارم ولی اونقدر دلموشکسته که دیگه نمیتونم بگم دوسش دارم یا الان دو روزه قهریم زنگ میزنه نمیتونم جواب بدم ولی میترسم که دیگه سرهرگ
این چه وضعیه آخه اه اینم شد جونی حالم بد میشه از این وضع چی کار کنم انگیزه میخوام یکیو میخوام که همدمم باشه کار ندارم یک ترم دیگه درس دارم شما میگید چی کار کنم؟جو نباشد.دختری 26ساله هستم. شرایط خوبی دارم، ولی به دلیل محیط کار و زندگی، خواستگار مناسبی ندارم. معیارهایی که دارم خیلی هم عجیب نیستند، امّا با توجه به شرایط، احساس میکنم در رؤیا هم به آن چیزی که میخواهم نمیرسم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.حاصل میشود. همچنین می توان تا یافتن شغل مناسب با توافق خانواده مدت زمان عقد را طولانی کردترس از ازدواجقایی با 45 سال سن، تحت هیچ شرایطی علاقهای به ازدواج دائم و داشتن فرزند ندارد. از این رو هر از گاهی خانمی را صیغه میکند و اینگونه نیازش را برطرف میکند و به گناه نیز کشیده نمیشود. البته ایشان فرد تنوع طلبی و هوسرانی نیست. تنها جهت ارضای نیاز جنسیاش، صیغه میکند. سوالی که مطرح میشود این است که آیا کار ایشان از جهت شرعی ایراد ندارد؟ آیا بعدا دچار مشکل نمیشود؟
هرچی به تاریخ مراسممون نزدیکتر میشیم و برنامه هامون مثل سالن و آرایشگاه و ... رو تنظیم میکنیم برای اون تاریخ خاص ، بیشتر استرس میگیرم و یه ترسی بهم غالب میشه! نمیدونم چی کار کنم. می ترون مدتی است که علل عدم تمایل افراد به ازدواج دائم، دلایل مختلفی میتواند داشته باشد از جمله؛ عادت به ازدواج موقت، فرار از مسئولیت، تنوع طلبی در ازدواج موقت، سخت گیری در انتخاب همسر، عدم احساس نیاز به ازدواج دائم.عروسی کردم و مشکلی که با خانواده ی همسرم دارم
رفت و امدهای مادر همسرم به خونه ی ما هست . پسری 21 ساله و فعلا بیکار هستم که نیاز شدید به ازدواج دارم، یعنی ازدواج برایم واجب شده است. چطور می توانم با وجود نداشتن شغل، مورد مناسب برای ازدواج را پیدا کنم. لطفا راهنماییم کنید.
و استرس طبیعیه گاهی ترس به خاطر عدم آگاهی نسبت به آینده است مثلا" اینکه مراسم چه جوری برگزار میشه و مشکلی پیش نمی اد و ازاین حرفا البته من نمی دونم ترس شما از این چیزاست یا چیزه دیگ
خانواده ی همسر من کلا خارج از کشور زندگی میکنن و مدتی هست که مادر همسرم به ایران برگشته ( البته شهرستان هستن الان )
و هر چند هفته یک بار به تهران میان ،
و میان خونه ی ما رابطه زناشویی است، توصیه های قبل ازه از یه زندگی مجردی بی دغدغه و بی مسئولیت ، وارد دنیایی میشی که باید مواظب یه نفر دیگه هم باشی. ازدواج شامل آموزش های لازم توسط متخصصین و بهترین فعالان در این زمینه برای انتخاب همسر مناسب شما است، همچنین اگر شخص خاصی برای ازدواج مد نظر شما باشدختری 28 سا
که با مرور زمان و با شناخت بیشتر آنها را از یکدیگر دور خواهد کرد.سری 26 سالهام که تاکنون با دختری دوست نبودهام. ولی الان نیاز عاطفی و جنسی به جنس مخالف طوری ذهن و روحم را درگیر کرده که اصلا روی هیچ چیزی تمرکز ندارم؛ نه کار دارم و نه سربازی رفتم… لطفا راهنمایی کنیداسخ: ازدواج نزد خداوند بهترین اعمال است همانگونه که پیامبر اعظم (ص) در اینباره میفرمایند: «در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد، که نزد خدای عز وجل محبوبتر و ارجمند تر از ازدواج باشد». [بحار الانوار، ج103، ص222] بدون شک مباحث اقتصادی و داشتن شغل و درآمد از نیازهای اساسی انسان در زندگی است و برای داشتن زندگی مشترک خوب، توجه به آن و مدیریت کردن آن لازم است و باید به شکلی (هر چند از طریق مساعدت والدین و...) تامین شود؛ ولی برای تحقق ازدواج، داشتن شغل و درآمد، عقلا و شرعا شرط دانسته نشده؛ بله، تاکید داریم تلاش و پیگیر بودن شما نسبت به مسئله کار و احیانا جذب کمکهای مالی از جانب خانواده مهم میباشد. همچنین نرفتن به دوره سربازی نیز مانع ازدواج نیست و حتی سربازان متأهل امروزه این امتیاز را خواهند داشت کوج مردگی پس از ماه های هیجان آور اول ارتباط را در خود غرق خواهد کرد. بدجنسسسسسسس الان با وجودیکه شاغلم و خونه مامانم اینا هستم وسط دو تا شیفت کاری میرم خونه شوهرم براش غذا میپزم تا میرسم خونه باز باید برم سرکار.....ول باید بررسی شود که چرا ایشان تمایلی به ازدواج دائم ندارد، ولی در عوض به ازدواج موقت کشیده شده است؟ درپاسخ باید گفت که دلایل مختلفی میتواند داشته باشد از جمله: ممکن است وی به خاطر عادت به ازدواج موقت، از ازدواج دائم سرباز میزند.زجمله مرسومترین روشی که در جامعه ما در خصوص همسریابی وجود دارد، وساطت افراد خانواده، فامیل و بستگان است. این قبیل افراد به جهت شناختی که از فرد، اخلاق، منش و عقیده وی دارند و همچنین شناختی که از دیگر افراد موردله هستم. 3سال قبل با یه آقا ی مجرد که 2 سال از من کوچکتره از طریق چت آشنا شدم. اول نیتشو دوستی تلفنی بیان کرد اما وقتی بعد از تماسهای مکرر بهش علاقمند و شدیدا وابسته شدم بهم پیشنهاد ازدواج موقت داد. اولش قبول نمیکردم چون فکر میکردم بخاطر باکره بودن من صیغه برام اشکال شرعی داره و حرامه. اما بعد از مدتی بخاطر اصرارهای ایشون و رجوع به نظرات مجتهدهای مختلف بالاخره قبول کردم و بدون اطلاع خانوادم با ایشون عقد موقت کردم.لان 3ساله که با هم هستیم. ایشون از اول رابطه نیتشو فقط عقد موقت اعلام کرده و بارها و بارها بهم گوشزد کرده که رابطه ما منجر به ازدواج دائم نخواهد شد. اما من بخاطر وابستگی شدید به ایشون و امید داشتن به اینکه ایشون بالاخره راضی به ازدواج دائم خواهد شد به رابطمون ادامه دادم. البته مواقعی که من تصمیم به جدایی گرفتم ایشون با محبتهای بی اندازه ش منو از تصمیمم منصرف کرده. میدونم حماقت کردم اما تا حالا خواستگارهایی رو بخاطر ایشون رد کردم و الان مدتیه که دیگه اصلا خواستگار ندارم.ه هیچ مرد دیگهای علاقه ندارم و حتی با شنیدن اسم خواستگار حالت تهوع شدید بهم دست میده. هر چند که هنوز باکره هستم اما بخاطر تماسهای بدنی که تا حالا با ایشون داشتم فکر کردن به ازدواج با یه مرد دیگه باعث ناراحتی و عذاب وجدان شدیدم میشه. نمیتونم با یه مرد دیگه ازدواج کنم و قضیه عقد موقتم و داشتن رابطه جنسی هرچند در حد نامزدی بوده رو از همسر آینده ام پنهان کنم. نمیدونم باید چکار کنم. بارها و بارها از ایشون شنیدم که عقد موقتمون منجر به ازدواج دائم نخواهد شد اما بازهم نا امیدانه امیدوارم که شاید بالاخره ایشون راضی به ازدواج دائم بشه.طرف هم بهشون علاقه و وابستگی شدید دارم و علاقه به ایشون نمیزاره به هیچ مرد دیگری فکر کنم و از طرف دیگه عذاب وجدان نمیزاره که با یه جوون دیگه به عنوان یه دختر سالم ازدواج کنم. من جسما باکره هستم اما روحا باکره نیستم. نمیدونم باید چکار کنم. دوستش دارم. نمیتونم ازش جدا بشم اما ایشون اصلا به ازدواج دائم فکر نمیکنه نه با من و نه با هیچکس دیگه. اصولا فرد مسئولیت پذیری نیست و راضی به تن دادن به ازدواج و قبول مسئولیت بعد از آن نیست البته میگن که اگه من راضی باشم میتونن تا آخر عمر بطور پنهانی فقط منو صیغه کنن اما ازدواج دائم نمیکنن.ممکنه بعد مدتی بخاطر تنوع طلبی از ازدواج زده بشی یا اگرم ازدواج کنی شاید همسرت رو اون طور که باید و شاید نتونی دوست بداری یا اینکه بعدا ازش دلزده بشی بخاطر اینکه کسی که صورتها و بدنهای زیادی رو دیده سخت پسند میشه و همسرش رو با اونایی که دیده و بهتر بوده اند مقایسه میکنه و ممکنه ازش دلسرد بشهپس بهترین کار برای شما در این شرایط، رفتن به سمت ازدواجه چون گرچه سختی داره
5- ممکن است از آنجایی که نیازهایش را از طریق ازدواج موقت برطرف میسازد، احساس نیاز به ازدواج دائم نمیکند.
اینکه آیا این کار ایشان از جهت شرعی اشکال دارد یا نه، طبق نظر مراجع عظام عرض کنم؛ اصل ازدواج در اسلام علیرغم سفارشهای زیادی که درباره آن شده است، واجب نیست و از مستحبات به حساب میآید. البته اگر کسى به واسطه نداشتن هم
و جای دیگر در ارتباطشان به دنبال آن هیجانها باشند .نظر منکه هیچوقت واسه ازدواج دیر نمیشه. تا اونجاییکه میتونی خودتو پاک نگه داری مجرد بمون و تحصیلاتتو تا جاییک حوصلشو داری ادامه بده. ی کار خوب گیر بیار با ی درآمد خوب. اگه بتونی خونه هم بخری ک عالیه. بعد ب ازدواج فک کن. چون وقتی با فراغ بال بری سمت ازدواج هم راحتتر میتونی تصمیم گیری کنی هم بعدا تو زندگیت دغدغه هات کمتر
پاسخ به این سوال برای هر فرد و هر زوج بسته به ابعاد شخصیتی و توانایی های فردی آنها می تواند متفاوت باش واقعا عادی هر دو هفته یک بار ایشون بیاد خونه ی ما >؟
البته اینم بگم سری اخر که اومدن باعث ناراحتی و دعوا بین من و همسرم شدن !
برگشتن توی یک داستانی که داشتن تعریف میکردن گفتن ما از اول گفته بودیم که قرار نیست پسرمون رو حمایت کنیم !! این در صورتی که این حرف کالا دروغ هست !! و بارها روز خواستگاری تاکید کردن که حمایت میکنن !! ولی من سکوت کردم و جوابی ندادم ! الان اینقدر از خودم بدم میاد که همون لحظه جواب ندادم !!؟ به نظرتون کار خوبی کردم جواب ند قبلا" خیلی کارو دوست داشتم ولی الان دیگه نه شایدم برا اینه که کارم رو دوست ندارم و اینقدر محیطهای کارم بد بودن و ازشون ضربه خوردم که دیگه زده شدم ولی تو خونه نشستن هم خستم میکنه ولی اینقدر الان کمبود استراحت دارم که دلم میخواد 2ماه بیکار باشم بخوابم بعدم من کارم خیلی زیاده کار خونه خانواده دانشگاه و .... دیگه از سر کار میام تا به بخشی از کارام برسم شده 1شب برا همین خیلی خستادم ؟ اینم می دونم شوهرم رفته و به مادرش گفته این قضیه رو ! ولی اینکه چی گفته رو نمی دونم !! ولی به من گفت من حرفم رو زدم به مادرم هر خود خدمت کنند و از این بابت مشکلی وجود ندارد. برای رسیدن به مقصود، شما باید یک خانواده منصف و فهمیده و مومن را پیدا کنید که منطقی باشند و درد جوانها را بفهمند، که تعداد این نوع خانوادهها کم هم نیستند و اگر سعی کنید حتما موفق میشوید. به نظر ما بهترین گزینه برای شما در شرایط ف
بخاطر وابستگی عاطفی و روانی شدیدی که بهشون پیدا کردم راضیم که تا آخر عمر ازدواج نکنم و با ایشون بطور پنهانی صیغه بمونم. واقعا درمانده ام. نمیدونم باید چکار کنم. نمیدونم آیا بهتره که وارد یه رابطه دیگه بشم و به این طریق ایشون رو فراموش کنم یا نه. احمقانه ست اگه بگم که بارها حتی به دنبال دعا یا جادو بودم که بتونم ایشون رو راضی به ازدواجره کردید: 1.ازدواج برایتان واجب شده است، 2. ولی فعلا بیکار هستید، 3. دغدغه مورد مناسب برای ازدواج دارید.
ابتدا باید بگوییم که اگر شما تشخیص دادهاید که ازدواج برایتان ضرورت دارد و نیاز میباشد یعنی در صورت ازدواج نکردن به گناه و حرام می افتید در صورت امکان باید شرایط ازدواج را مهیا کنید.تاده 1سال گذشته ولی یادش میافتم میگم پول من حرومتون باشه چون خیلی سخته هروز سر یه ساعتی بری و بیای بعد حقتم نگیری
ما این است فرد مناسبی را از خانواده منصف و فهمیده برای ازدواج انتخاب کنید و پس ازانجام خواستگاری، با توافق هر دو خانواده مدت زمان عقد را طولانی کنید تا هم به نیازعاطفی خود پاسخ دهید و هم بتوانید دوره سربازی را به پایان برسانید و هم با آرامش شغل مناسبی را پیدا کنید.خلاصه روزهای خیلی سختی بود تو کار طراحی سایت هم پولمون رو نمی دادن دستتمون به جایی بند نبود!
ولی امیدمون به این بود که بالاخره از استعدادامون
گرچه از منظر شرعی، ازدواج موقت فرد موردنظر برای اجتناب از گناه اشکالی ندارد، ولی هیچ گاه نباید جای ازدواج دائم را بگیرد. مسلما اولویت در ازدواج، ازدواج دائم است نه ازدواج موقت؛ همانطور که از اسمش پیداست، ازدواج موقت، مقطعی است و نمیتواند آثار و پیامدهای مثبت ازدواج دائم را برای افراد درپی داشته باشد
چقدر زور داره آدم حقوقشو نگیره برامن هم اتفاق افمی تونیم کلی درآمد داشته باشیم. الان خدارو شکر وضعمون بهتره Tounge داریم تلاش می کنیم که بهتر هم بشه Toungeیتوانید دست بکشید تا دایره گزینش و انتمشکل اصلی شما ترس از ازدواج و شک و تردید در این زمینه است، پس ابتدا باید ریشه ها و علل این ترس را شناسایی کنید و تمام تلاش خود را برای رفع آن بکار بگیرید. بهتر است با افرادی که ازدواج کردهاند، صحبت کنید و ببینید آنها چگونه توانستهاند بر اینگونه ترسهای خود غلبه کنند. سایت همسریابی شیدایی
پاسخ تفصیلی: دائم کنم اما چیزی پبدا نکردم. از یه طرف س
ط به گوشی همسرم زنگ میزدن حتی شماره خونه رو هم نمیگرفتن گرچه اشاره نکردید که معیارهای شما برای ازدواج چیست، ولی اگر نگاه ایده آلی نسبت به ملاکهای ازدواج داشته باشید، لازم است توقعات و انتظارات خود را در حد معقول بکاهید تا زمینه ازدواج شما فراهم شود. بهتر است از برخی ملاکهای انتخابتان که ممکن است سلیقهای باشد، چشمپوشی کنید. بهعنوانمثال؛ انتظار تحصیلات بالا داشتن از همسر آینده و از این قبیل ملاکها که جزء معیارهای اصلی و اساسی ازدواج نیست تا آنجا که منم داره میره بالا و دیگه خواستگار ندارم و از یه طرف دیگه اصلا نمیتونم هیچ مرد دیگهای رو دوست داشته باشم.
همون 3 ماهم اُکِیو دادم!هماهنگی سایر عوامل به شدت میتواند اثر این تفاوت سنی را کمرنگ کند. باید اشاره کرد که یک نکته بسیار مهم، توجه به سن عقلی است نه سن تقویمی و شناسنامهای، چون مثلا ممکن است یک مرد 30 ساله به اندازه یک مرد 40 ساله بفهمد یا برعکس مهارت زندگی اواندازه یک جوان 20 ساله باشد بنابراین به جز تفاوت سنی، باید حتما تفاوت سن عقلی با سن تقویمی را هم در نظر گرفت.ده پدریشوزگار قشنگی ندارم بعد از 34 سال زندگی سگی با کسی که میخواستم اشنا شدم و به فکر ازدواج افتادم.همه چی خوب بود.میگفت مرد رویاهاشم ... میخواستم مدتی اشناییمون مدتی طول بکشه تا همو بیشتر بشنا همسریابی مشخصاتی از خودشون میگن که باید با حقیقت امر تطبیق داده بشه. شما خودتون رو نبینید، همه که صاف و صادق نیستن. من خودم دو سه مورد پیش اومد آشنایی اولیه شکل گرفت اما با گفتگو دیدم که گزینه های خوبی برای آینده همدیگر نیستیم. اما گاها هر رو سر میزنم
سایت همسریابی قانونی
سایت همسریابی دائم شیدایی
همسریابی
سایت شیدایی
ازدواج دائم شیدایی
اینستاگرام ازدواج موقت و جستجویی می کنم. حداقل ضرر نداره، همین که انسان رو امیدوار می کنه خودش لطفیه. ایشالا رستگار بشین
طندگیشو کامل کنه تلاش کنه یه خانواده بسازه ادارش کنه ازطرفش انرژی بگیره عشق بگیره خودشوبه چالش بندازه باشریک زندگیش شادباشه باغمش غمگین بشه وتوتعامل باهمسرش باشه ...ثناهای فراوان هم دیده میشود. خوب است بدانید قبل از 30 سالگی، فاصله سنی دختر و پسر، پسر بزرگتر از دختر از تقریب
ارتباطتان دستخوش از ناملایمات روحی و همینطور اخلاقی خواهد شد. رداختن به تظاهر کردن و پنهان کاری ها و همینطور دروغ گفتن ها علائم های نبود .
ا همسن تا 8 سال فاصله سنی و بعد از 30 سالگی از تقریبا هم سن تا 11 سال بزرگتر بودن پسر توصیه میشود.ق العاده ارزشمند «تنها راه رسیدن به تکامل و سعادت ابدی و چشیدن لذّات واقعی / ج 1» و به ویژه جلد دوم آن را مطالعه (و لطفاً به همگان معرفی) نمایید. در واقع این مجموعه کتابها بسیار ارزشمند است برای داشتن یک زندگی توأم با لذات مناسب و آرامشی مداوم، تندرستی و به ویژه داشتن ازدواجی موفق و البته برای تحکیم خانواده و پیشگی فرد موریا اگه تا آخر عمر ازدواج نکنم و فقط با ایشون عقد موقت باشم کار ابلهانهای کردم؟ چطور میتونم به یه مرد دیگه فکر کنم درصورتیکه این آقا رو دیووانه وار دوست دارم؟ چکار کنم که راضی به ازدواج دائم با من بشه. چطوری راضیش کنم؟. من باید چکار کنم؟ دچار افسردگی و نا امیدی بیش از حد شدم ازدواج موقت پنهانی تا اخر عمر، در ظاهر راهکار ممکنیه اما در عمل هیچ تضمینی نداره که ادامه پیدا کنه بخاطر اینکه اگر اون پسر تصمیم بگیره ازدواج کنه شما رو رها خواهد کرد غیر از اینکه شما هم نمیتونی تا اخر عمر ظاهرا مجرد بمونی چون خانواده راحتت نمیذارن و بهت فشار خواهند آورد که به یکی از خواستگارها "